مقدمه
در صحنة گيتي زناني درخشيدند، كه نام و خاطرة آنان تا زماني كه قلب عالم ميتپد و خون در رگهاي آفرينش جريان دارد، فراموش نميگردد. زناني كه رسالت انسانيت و پيمان الهي را به انجام رسانيدهاند. زناني كه پويندگان راه حق بودند و پا به پاي مردان خدا به وعدة الست و مقام خليفهاللهي وفادار ماندند.
با مطالعة منابع ديني درمييابيم كه اسلام و قرآن نه تنها نسبت به زنان نگرش توأم با اكرام و احترامي خاص دارد، بلكه در برابر آراء و عقايد تحقيرآميز ساير فرق و مذاهب نسبت به طينت و سرشت و خلقت و به طور كلي امور مربوط به زنان ساكت نبوده است.
اما جريان فمينيسم در عصر حاضر بر اين باور است كه براي رسيدن به خط تعادل قبل از هر چيز نياز به بركناري دين از حوزة زندگي است. چالش نهادين فمينيسم با احكام وحي و در نوع افراطي به ستيزه با پروردگارو ارادة او در آفرينش است. امروز جوامع به اصطلاح متمدن شرق و غرب با حربة فريب طرفداري از حقوق زن و مطرح كردن فمينيسم چهرة اسلام را زنزدا كه هرگز احترامي براي زنان قايل نيست و زن را از حقوقش محروم ساخته، معرفي ميكنند.
در قرآن كريم با كمال صراحت آيات متعدّدي در مورد زنان است كه عقل، صداقت، شهامت و حق پرستي آنان را ميستايد و از آنان به نيكي ياد مي كند.
بنيان گذار جمهوري اسلامي افتخار ميكند كه بانوان و زنان در صحنه هاي فرهنگي و اقتصادي و نظامي حاضر و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالي اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليّت داشته باشند.
اينجانب در اين مقاله كوشيده ام كه با ياري حق و استناد به آيه هاي قرآن كريم و با توجه به تاريخ عصر پيامبر (ص) و عصر معاصر، نقشي را كه زنان ايفا كرده اند، مورد بررسي قرار دهم.
چاپ شده در چکیده مقالات همایش سراسری قرآن و تاریخ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات16/7/83
:: موضوعات مرتبط:
مقالات ،
ديدگاه قرآن به نقش زن در جامعه و تاريخ،
،
:: برچسبها:
ديدگاه قرآن به نقش زن در جامعه و تاريخ,